عشق مامانی، امیرعلی جونعشق مامانی، امیرعلی جون، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 28 روز سن داره
عشق دومم،امیرپویانعشق دومم،امیرپویان، تا این لحظه: 5 سال و 11 ماه و 6 روز سن داره

امیرعلی و امیرپویان عشق مامان و بابا

تولد امیرعلی با تم باب اسفنجی

  به به جشن تولد ، جشن تولد امیر علی جون هرچند با تاخیر ، روز جمعه برگزار شد کار ها خیلی زیاد بود اما خدا را شکر مامان جونا، خاله جونی ها و زن عمو، همشون به من کمک کردن تا یک جشن خوشگل واسه گل پسرم بگیریم   سعی کردم همه چیزو با تم باب اسفنجی هماهنگ کنم ، حتی لباس هم براش سفارش دادم دو تایی با آیلین لباس باب اسفنجی پوشیدن   همه بچه ها خوشحال بودن و حسابی بهشون خوش می گذشت ،البته امیرعلی خیلی سرحال نبود و چندین بار گریه کرد ، عادت بدی داره که تو شلوغی ها ، وای نمیسه     اینم میز پذیرایی عصرونه       ای...
28 مهر 1393

گل پسرم یکساله شد

  به لطف خدای مهربون گل پسرم یکساله شد چه قدر زود گذشت اما چقدر شیرین چقدر زیبا چقدر لذت بخش خدا را هزاربار شکر به خاطر این فرشته ای که به ما عطا کرد چقدر لذت بخش بود مرحله به مرحله شاهد رشدش بودیم منتظر بودیم تا برای اولین بار بخنده ، ذوق می کردیم  که دستشو به طرف یک چیز دراز کنه ، کیف می کردیم وقتی انگشتتو می ذاشت تو دهنش ،عشق می کردیم وقتی می دیدیم می تونه رو شکم بچرخه ، منتظر بودیم تا بتونه چیزی بجز شیر بخوره ، بشینه ، چهاردست و پا بره و ..... گل پسرم یکساله شد و همه هنرها را یکجا رو کرد دو تا مرواردید زیبا تو دهنش سبز شد (خدا را شکر تب و ... نداشت) یاد گرفت 4-5 قدمی راه بره و مامان مامان کنه ...
14 مهر 1393
1